سرباز رهبر

سرباز رهبر

سرباز رهبر

سرباز رهبر

  • ۰
  • ۰

در حال مطلب گذاشتن تو کانالهای مجازی بودم...

غروب جمعه بود...

آه از غم غروب های جمعه... چه بغض غریبی دارد...

داشتم می نوشتم ... مولای من جهان از آن توست غریبانه چرا می گردی...

ای غروب جمعه مولایم چه شد...

سنگین بود مثل غروب جمعه ای بود که مالک اشتر علی را از دست دادیم ...

چه سنگین گذشت... نمیدانم حالم مثل همیشه نبود... غمی انگار داشت با خودش... 

آه از غمی که با غم دگر تازه تر شود... صدای اخبار تلویزیون بود از غم و انتقامت و کشتن عزیزانم حرف میزد... رهبرم تسلیت... کشورم تسلیت... ایرانم تسلیت...

آری... اینگونه بود که غم بر دل نشته ی جمعه مصادف با  ۱۳/دی/۹۸، دوباره با غم دگر در جمعه مصادف با ۷/آذر/۹۹ تازه تر شد...

 

 

 

نظرات (۱)

آه آه آه عجب غروبی بود آن روز سلیمانی دیگری را از دست دادیم. منتظر انتقامی سخت هستیم.

پاسخ:
سلیمانیِ هسته ای را هم از دست دادیم، ان شاء الله انتقامی سخت سخت سخت ... سلیمانی ها دارد این خاک... ننگشان باد بذل دلان ترور 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی